آیه های انتظار






می‏آیی و کائنات به تو سلام می‏کند.عطر آرام تو که از
افق لبریز می‏شود، جهان در دامنه زلال روح تو به نماز می‏ایستد.

آفتاب در پیشانی تو شدت می‏گیرد.تمام میوه‏ های درختان شاداب
می‏شوند و برگ‏های سبز برای تو شعر می‏خوانند.


گل‏های سرخ از لبخندهای بی‏ مضایقه تو جان می‏گیرند و
همه رودها، به شوق عطر تو به دریا می‏ریزند.

همه موج‏ها از تو یاد گرفته ‏اند که هیچ‏گاه از رفتن باز نمانند.
پیش از آنکه بیایی، ابرها نام زلالت را بر همه باریده بودند.


همه نام تو را می‏دانند. همه تو را می‏شناسند. تو شبیه‏ترین غنچه ‏ها
به بهاری، تو شبیه‏ ترین شکوفه‏ های ازل به
پیامبری صلی ‏الله علیه ‏و‏آله .

همه عطر تو را می‏شناسند؛
نارنج‏ها، ابرها، بادها و گنجشک‏ها.
نام تو در خون همه گلبرگ‏های زیبا جریان دارد.


همه عطرها از مهربانی تو سرچشمه می‏گیرند.
تمام اردیبهشت‏ها از آغوش گرامی تو جان می‏گیرند.

بهشت، بهانه‏ای‏ست برای دیدن تو. بی ‏تو، بهار توهمی
بزرگ است که به کویرهای بی‏ پایان ختم می‏شود.

تو مسافر تمام قلب‏هایی هستی که پرنده‏ها را دوست دارند.
ماه از گریبان گرامی تو آغاز می‏شود و روز
در پیراهن تو تکثیر می‏شود.

با تو می‏توان خورشید را به کوچک‏ترین ایوان‏ها دعوت کرد
و باران را مهمان تمام شیشه‏ های غبار گرفته بی ‏رهگذر.


امشب به یمن آمدنت تمام آینه‏ها قد می‏کشند.ابرها همه
باران می‏شوند تا بی‏واسطه گونه‏ های
بهشتی‏ات را ببوسند.

با آمدنت، عشق به مهمانی خانه‏ های فراموش شده می‏رود
و سقف خانه ‏ها ستاره‏ پوش می‏شوند.


ارسال شده در توسط محب مهدی